حالش گرفته بود خــــدا بال آفرید
یک آسمــــان به وسعت تو حال آفرید
شوری نداشت فلسفه ی خلقت زمین
چشم تو را بهانه ی جنجــال آفرید
بی تو صفا نداشت همین قهوه های تلخ
تا جذب مشتری بکند فــــال آفرید
دو سایبان برای دو چشمان روشنت
همســـایه ای برای لبت، خال آفرید
تا روزهای سرد زمستان فرارسد
دستی برای گردن تو شـــال آفرید
پیش از شما تمام فصولش گرفته بود
تقویم من محــــوّل الاحوال آفرید
تا آخرین دقایق عمرم خــدا تو را
تحویل قلب من بدهد، ســال آفرید
|محمود صادقی|
شاعرانه - عاشقانه...
برچسب : نویسنده : 28682a بازدید : 244